دیکشنری
داستان آبیدیک
fail operational
fe͡il ɑpəɹe͡iʃənəl
فارسی
1
عمومی
::
خراب-کارا
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
FAGGOT
FAGGOT VOTE
FAGOT
FAGOT VOTE
FAHRENHEIT
FAHRENHEIT BY CHRISTIAN DIOR
FAHRENHEIT'S SUCCESS
FAIENCE
FAIL
FAIL ACTIVE
FAIL BACK
FAIL HARD
FAIL IN
FAIL LINK
FAIL ON
FAIL OPERATIONAL
FAIL PASSIVE
FAIL SAFE
FAIL SAFE CONTROL
FAIL SAFE DESIGN
FAIL SAFE NUMBER
FAIL SAFE OPEN
FAIL SAFE SYSTEM
FAIL SOFT
FAIL SOFTLY
FAIL TO DELIVER
FAILED STATE
FAILED TIE
FAILED TRANSACTION
FAILING
معنیهای پیشنهادی کاربران
مهدی
1 مرداد 1401
Operate failed
1
1
«
1
»
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید